جدول جو
جدول جو

معنی دشمن مالی - جستجوی لغت در جدول جو

دشمن مالی
(دُ مَ)
عمل دشمن مال. دشمن را مغلوب کردن:
بس کس که به مال تو کند دوست نوازی
بس کس که به جاه تو کند دشمن مالی.
سوزنی
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(دَ / دِکَ دَ / دِ)
دشمن مالنده. مغلوب کننده دشمن. عدومال:
خسرو شیر دل پیل تن دریا دست
شاه گرد افکن لشکر شکن دشمن مال.
فرخی.
ای جهاندار بلند اختر پاکیزه گهر
ای مخالف شکر رزم زن دشمن مال.
فرخی.
بروز بزم ز بهر ویند دوست نواز
بروز رزم ز بهر ویند دشمن مال.
سوزنی.
به کف ّ راد دهی مال خویش را مالش
تراست مال مگر دشمن و تو دشمن مال.
سوزنی
لغت نامه دهخدا
(دُ مَ)
عمل دشمن دار. دشمن داشتن. قلاء. (از دهار). و رجوع به دشمن دار شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از دشمن کامی
تصویر دشمن کامی
عمل و حالت دشمن کام بد بختی، شماتت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دشمن یاری
تصویر دشمن یاری
خیانت
فرهنگ واژه فارسی سره